Wednesday, May 29, 2013

هرانا؛ بهنام ابراهیم‌زاده به زندان فراخوانده شد

هرانا؛ بهنام ابراهیم‌زاده به زندان فراخوانده شد

خبرگزاری هرانا - بهنام ابراهیم‌زاده که بدلیل ابتلای فرزندش به سرطان در مرخصی بسر میبرد به زندان اوین فراخوانده شده است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، بهنام ابراهیم‌زاده فعال کارگری زندانی در بند ۳۵۰ زندان اوین که پس از مبتلا شدن فرزند خود به سرطان خون و برای پیگیری روند درمان وی در مرخصی بسر میبرد، طبق احضار مسئولین باید خود را به زندان اوین معرفی می‌کرد.
این در حالی است که پزشکی قانونی و مسئولین بیمارستان محک (بیمارستانی که "نیما" پسر این زندانی سیاسی در آن بستری می‌باشد) تشخیص داده اند حضور وی برای بهبود فرزندش کاملا ضروری می‌باشد.
بهنام ابراهیم‌زاده در این خصوص به گزارشگر هرانا گفت: "روز گذشته از پزشکی قانونی پس از مطالعه پرونده (نیما) برای معاینه وی آمدند و تایید کردند که من باید بیرون از زندان بمانم. همچنین مسئولین بیمارستان محک نیز تشخیصشان بر این است که حضور من در کنار نیما لازم است. ولی در نهایت این دادستان است که با توجه به تشخیص پزشکی قانونی و پزشکان بیمارستان محک باید دستور دهد مرخصی من تمدید شود و یا به زندان بازگردم. نیما از وقتی فهمیده که من باید به زندان بازگردم دچار استرس شده است. نیما در این شرایط به من احتیاج دارد و من باید در کنار او باشم. این در حالی است که من هنوز نتوانسته ام به مشکلات پزشکی خود (آرتروز گردن و گوش سمت چپ) بدلیل هزینه های سرسام آور و کمبود وقت رسیدگی کنم."
بهنام (اسعد) ابراهیم‌زاده فعال کارگری و عضو "کمیته پیگیری برای ایجاد تشکل‌های کارگری" و فعال حقوق کودک و عضو "جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان" در تاریخ ۲۲ خرداد ۸۹ توسط ماموران امنیتی دستگیر شد و در دادگاه انقلاب ابتدا به ۲۰ سال زندان محکوم و حکم وی در دادگاه تجدید نظر به ۵ سال حبس تعزیری تقلیل یافت.
گفتنی است که فرزند این فعال کارگری مبتلا به بیماری سرطان خون گشته و در بیمارستان محک بستری است. به همین دلیل هم از تاریخ ۲ بهمن ماه سال گذشته این زندانی سیاسی با تویع وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی به مرخصی اعزام شد.

عبدالکریم لاهیجی به ریاست فدراسیون بین‌المللی جامعه‌های حقوق بشر برگزیده شد

عبدالکریم لاهیجی به ریاست فدراسیون بین‌المللی جامعه‌های حقوق بشر برگزیده شد

خبرگزاری هرانا - فدراسیون بین‌المللی جامعه‌های حقوق بشر در سی وهشتمین کنگره خود عبدالکریم لاهیجی، حقوقدان ایرانی مقیم فرانسه را به ریاست این نهاد برگزید.

آقای لاهیجی که پیش از این پنج دوره سه‌ساله نایب رئیس این فدراسیون بوده است پس از انتخاب به ریاست گفت اولین پیامش به تمام مدافعان حقوق بشر که در سراسر جهان خودسرانه در حبس هستند این است که آزادی فوری و بی قید و شرط آنها بی وقفه دنبال خواهد شد.

کنگره این نهاد بین المللی از دوم تا ششم خرداد (۲۳ تا ۲۷ مه) با حضور اعضای جوامع حقوق بشر کشورهای مختلف جهان در استانبول برگزار شد.

شیرین عبادی برنده جایزه صلح نوبل و رئیس کانون مدافعان حقوق بشر در اطلاعیه ای انتخاب آقای لاهیجی را به "تمام مردم ایران و به ویژه مدافعان حقوق بشر" تبریک گفته و برای او آرزوی موفقیت در "پیشبرد آرمان‌های عالی حقوق بشری و تداوم فعالیت در راه آزادی ایران" را کرده است.

فعالیت عمده فدراسیون بین‌المللی جامعه‌های حقوق بشر گزارش‌ موارد نقض حقوق بشر در سراسر دنیاست.

خبرگزاری هرانا - ارژنگ داوودی پس از گذشت ۶ ماه از انتقال به زندان بندرعباس در شرایط نامناسب و فشار مضاعف مسئولین قرار دارد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، ارژنگ داوودی که بیش از ۱۰ سال را در زندان سپری کرده است، در شرایط نامناسب بهداشتی و رفاهی در زندان بندرعباس نگهداری می‌شود و حساسیت بیش از حد مسئولین حفاظت زندان نیز شرایط زندگی را برای وی سخت تر کرده است.
یکی از نزدیکان این زندانی سیاسی که نخواست نامش فاش شود به گزارشگر هرانا گفت: "با وجود ابتلاء ارژنگ به مشکلات زانو (راست) پس از ضرب و شتم توسط ماموران وزارت اطلاعات در تاریخ ۷ تیر ماه ۹۱ و با توجه به اینکه بهداری زندان بندرعباس فاقد فیزیوتراپی می‌باشد، از جانب ریاست زندان در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ماه اجازه استفاده از باشگاه زندان، جهت نرمش و ترمیم زانوی خود را پیدا کرد. با این حساب رئیس حفاظت دستور داد که وی حق خروج از بند را ندارد. در مورد استفاده از کتابخانه زندان نیز عینا همین اتفاق افتاد. متاسفانه دستور کتبی ریاست زندان که همان روز به حفاظت اطلاعات زندان تحویل داده شد با مخالفت ریاست حفاظت اطلاعات (بهرام کشتکار) مواجه شده و همچنان از رفتن وی به کتابخانه و باشگاه ورزشی ممانعت به عمل می آورند."
وی همچنین ادامه داد: "وضعیت پای راست ارژنگ بسیار وخیم است و از حدود یک سال پیش که توسط مامورین وزارت اطلاعات آسیب دید، هیچ گونه اقدام درمانی بر روی آن صورت نگرفته است. قرار بر این بود که در باشگاه زندان از وسایل مشابه فیزیوتراپی استفاده کند تا شاید کمی بهبود یابد."
این منبع همچنین ادامه داد: "وضعیت بهداشتی زندان بندرعباس در حد فاجعه است. توالتها و هواخوری های زندان بشدت آلوده بوده و بوی تعفن میدهد. از طرفی عدم تفکیک جرایم و تراکم بالای زندان، شرایط زندگی را بسیار سخت کرده است. زندانیان بارها تقاضا کرده اند که مسئولین، اصل تفکیک جرایم که در آیین نامه سازمان زندانها نیز به آن اشاره شده است را رعایت کنند."
ارژنگ داوودی که اکنون در بند ۱ زندان بندرعباس نگهداری می‌شود، تاکنون به ۲۰ سال و ۸ ماه زندان محکوم شده است. وی اوایل تیر ماه سال گذشته از بند ۱۲ زندان رجایی شهر کرج به انفرادیهای بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل و پس از ۱۲۷ روز انفرادی در این بند به زندان بندر عباس تبعید شده است.

Tuesday, May 28, 2013


انتخابات ریاست جمهوری و دو پادشاه در یک اقلیم


عباس خرسندی
خمینی علیرغم دارا بودن شخصیت کاریزماتیک از ابتدای انقلاب نتوانست رهبریت بلامنازع خود را حفظ نماید و از سوی آیت الله منتظری به چالش کشیده شد.در اواخر دوران وی و پس از آن آیت الله ها در گروهایی مختلف سیاسی و با صدور فتواها با استناد به رساله های بی محتوا مبتنی بر ایدئولوژی اسلام شیعی بر جامعه تسلطه پیدا کرده اند. بهمین دلیل خامنه ای نیز تا کنون نتوانست خود را به یک رهبر بلامنازع تبدیل نماید. وجود کانونها و مراکز متعدد قدرت در میان روحانیون، جاه طلبی قشری برخاسته از خواست نامحدود آنها در تمام زمینه های سیاسی و اقتصادی ست. جامعه روحانیت مبارز از یکسو و محمع روحانیون از سوی دیگر دو قطب قدرت در جمهوری اسلامی را تشکیل داده اند که از درون آنها کروبی و رفسنجانی، جنتی و یزدی و نظیر مصباح یزدی و پیروان غیر روحانی بیرون آمده اند.این فرآیند اما در حال باژگون شدن است. .....

هنگامی که رفسنجانی در هیبت پدر خوانده، خامنه ای را به ولایت فقیهی تعیین کرد هرگز تصور نمیکرد روزی حتی برای کاندیدا شدن هم محتاج به مجوز خامنه ای بشود. پدر خوانده ای که میخواست نظام و رهبر را از پشت پرده بشکل ماهرانه ای هدایت کند و مرد عبور از بحرانها لقب گرفت. رفسنجانی که امروز در ضعیفترین موقعیت سیاسی خود به تنها حربه کسب قدرت سیاسی یعنی انتخابات ریاست جمهوری اکتفاء کرده بود از این فرصت نیز محروم شد و میدان بازی سیاسی را به خامنه ای واگذار کرد. این در حالی است که فرآیند گذشته نظام جمهوری اسلامی تا کنون نشان می دهد بجز دهه اول انقلاب اسلامی کسی که همواره ارکان اصلی نظام را بعهده داشته است خامنه ای و ارگان نظامی سپاه بود. چشم اندار شرایط سیاسی کنونی نظام نیز نشان میدهد که خامنه ای به هدف اصلی خود یعنی تمرکز هر چه بیشتر قدرت سیاسی و نظامی در دستان خود و حذف کانونهای تهدید آمیز قدرت نزدیک شده است. شاید اگر شرایط انتخابات بطور ذهنی بگونه ای اقتضاء میکرد که کاندیدای دیگری بجز منتصب ولایت انتخاب شود موضوع تمرکز قدرت در دستان خامنه ای و سپاه یک دوره به عقب می افتاد، اما نمیتوان شرایط واقعی موجود را بر اساس شایدها و اگرها تصویر کرد و نتیجه ای کاذب از آن بدست داد. تحمیل شرایط کنونی بر شیوه انتخابات و چنگ و دندان نشان دادن ولایت و سپاه بر حوزه سیاسی کل نظام، نشان از این دارد که دیگر سیستم ولایت فقیه جمهوری اسلامی مراکز متعدد و چند گانگی قدرت را تحمل نمیکند و با عبور دادن پروژه اقتدار گرایی ولایت فقیه از دروازه انتخابات مهندسی شده قصد دارد نشان دهد که می تواند بخوبی از ابزار انتخابات ( ابزار دموکراسی) به نفع مطلقه نمودن قدرت و گذار به استبداد مطلقه بهره برداری نماید. انتخاباتی که برخی به غلط تصویر دموکراتیزه شدن فضای سیاسی کشور را از آن انتظار میکشیدند.

بر رسی ساختار سیاسی- دینی جمهوری اسلامی در سی و چهار سال گذشته نشان میدهد که ابن نظام دینی وجوهات مشترک و عملکردهای شبه فاشیستی بسیاری همانند با یک نظام توتالیتر از خود نشان داده است. دهه شصت و سرکوب گسترده مخالفان سیاسی حکومت و قتلهای زنجیره ای در دوران رفسنجانی که تا دوره ریاست جمهوری خاتمی نیز ادامه یافته بود بویژه نظام دینی را به فاشیسم سیاسی بسیار نزدیک کرد. دوران استبداد سیاسی رفسنجانی از دوران خفقان آور نظام محسوب می شود که آنرا به توتالیتریسم شبیه کرده بود، خامنه ای اما با رفتار قطبی گرایانه خود تکوین کننده پروژه شبه فاشیستی نظام دینی در ایران است...جهت توضیح بطور عام میتوان ویژه گی های مشترکی را بین نظامهای توتالیتر و نظام دینی جمهوری اسلامی بروشنی مشاهده نمود که شامل... وجود یک رهبر و یا یک حزب قدرتمند در راس قدرت سیاسی، توده ای شدن جامعه، مسلح بودن حکومت به یک ایدئولوژی ، دارا بودن پلیس مخفی، استفاده گسترده از ماشین سرکوب نظامی ، استفاده از سیاست رعب و وحشت افکنی در میان جامعه و استفاده از اوباش و ارازل در کنار نخبگان حکومت هستند.* اما فاکتورهایی وجود دارند که تفاوت نسبی این نظام دینی را حد اقل تا کنون با نظامهای توتالیتر نشان میدهند. این فاکتورها شامل :الف- وجود عناصر قدرتمند روحانیت در کل حاکمیت نظام که به چند گانگی قدرت در نظام و نوعی تقابل این کانونهای قدرت بر سر کسب قدرت مطلق انجامیده است و.ب- رشد جامعه ایران از وضعیت و حالت توده ای مطلق به جامعه ای بخش بندی شده و نه الزاما طبقاتی. نماد چنین رشدی را میتوان در حوزه رشد اقتصادی قشر متوسط جامعه و رشد جنبشهای مستقل جامعه شامل جنبشهای دانشجویی، جنبش کارگری، جنبش زنان و جنبش معلمان و رشد جنبشهای اتنیکی بطور مشخص مشاهده نمود. گسترش نسبی قشر متوسط اما ممکن نشد مگر با ترک اقتصاد جنگی پس از جنگ و اعمال سیاست تناقض آمیز بسط مناسبات اقتصاد نیمه آزاد در بدنه نظام همراه با استبداد خفقان آور توسط رفسنجانی در یک نظام بسته که از آغاز ریاست جمهوری وی شروع شد اما به ناکامی و هرج و مرج کشانده شد. مردان انقلاب و مردان جنگی پس از جنگ وابسته به طیف رفسنجانی که با برنامه های اقتصادی نیمه باز وی برای دوران سازندگی تعیین شده بودند بدلیل منطبق نبودن کاراکتر و ماهیتشان با فرهنگ سرمایه گذاری در بخش تولید، بسوی رانت خواری، سفته بازی و فساد گسترده مالی کشانده شدند، اما قشر متوسط توانست از میان این سرمایه های سرگردان و بلبشوی اقتصادی سر بر آورد ...به این ترتیب بخشهایی از جامعه ایران توانست از حالت توده ای ایدئولوژی زده خارج شده و فاصله خود از حکومت را حفظ نماید. گرچه نمیتوان امروز با بحران اقتصادی گسترده ای که کشور را در بر گرفته است توقع داشت که قشر متوسط دارای دوام و بقای مداوم باشد. شواهد نشان میدهد تورم حاصل از بحران اقتصادی قشر متوسط را بسمت بخش فقیر جامعه سوق می دهد.

مشاهده می شود علی رغم اینکه رفسنجانی نتوانست در جایگاه فوقانی حوزه سیاسی حضور داشته باشد اما نقش وی در تغییر و تحولات اقتصادی و سیاسی اگر چه غیر متعارف اما بسیار گسترده بود و در واقع در موقعیت اجرایی قویتر از خامنه ای عمل نمود، اما رفسنجانی که از نظر سیاست سرکوب همخوان خامنه ای بود از نظر تفکراقتصادی در مغایرت و در تضاد با خامنه ای قرار گرفت. وجود این مسئله بهانه ای برای تقابل جهت کسب قدرت توسط یکی از آنها تلقی شد. به این ترتیب دو مهره اصلی نظام بطور روشن از مقطع ریاست جمهوری خاتمی صف بندی خود را حدودا مشخص کردند.

دو پادشاه در یک اقلیم نگنجند

چرا خامنه ای بسوی اقدار گرایی مطلق به پیش می رود؟: پروژه اقتدار گرایی خامنه ای از زمانی آغاز شد که وی احساس کرد بعنوان رهبر سیاسی مدهبی نظام جمهوری اسلامی از سوی دو کانون قدرت مورد تهدید قرار گرفته است از یک سو چالش کانون قدرت سیاسی با هدایت رفسنجانی و همسویان وی از جمله خاتمی، موسوی و کروبی و دیگری چالش بزرگ جنبش اجتماعی که در دوران تسلط اصلاح طلبان بر دولت بسرعت رشد یافته و همواره کلیت نظام را هدف گرفته است.. خامنه ای با درک این موضوع که تفکر اصلاح طلبانه کلیت رژیم را در خطر سقوط قرار می دهد در سال 88 با پرداخت هزینه ای سنگین در مقابله با جنبش اجتماعی ضد استبداد اجازه نداد موسوی و کروبی به ریاست دولت برسند. فشار خامنه ای به آنها فهماند که هر نوع فضای باز سیاسی تحت عنوان اصلاحات، حضور سریع جنبش های عتراضی اجتماعی در کشور را بدنبال خواهد داشت که برای نظام به منزله ناقوس خطر سقوط است.... . اما رفسنجانی همواره از همین زاویه یعنی انتخابات ریاست جمهوری و اهرم جنبشهای اعتراضی خامنه ای را تهدید کرده است. رفسنجانی در تلاش برای حفظ نظام فرتوت دینی خامنه ای را مشکل نظام دیده و اصلاحات در سیستم رهبری یعنی رهبری شورایی را پیشنهاد کرده است که به معنی بر کناری خامنه ای است. موضوع مهم اما برای خامنه ای حفظ نظام آنهم بر اساس ولایت مطلقه است وی متعتقد است که تنها سیستم ولایی است که نظام را حفظ نگه می دارد . این دلیل کافی است که وی حاضر به تقسیم قدرت با رفسنجانی نباشد، مفهوم عدم تقسیم قدرت از سوی خامنه ای این است که نظام باید تک قطبی شده و بسوی مطلقه شدن به پیش برود. شرایطی که منقبض شده و همه راههای میانه را مسدود خواهد کرد.. آخرین فرصت برای رفسنجانی در انتخابات این دوره از بین رفت و او از قدرت رانده شد. این ضربه از سوی خامنه ای به رقیب قدرتمند خود یعنی رفسنجانی نشان داد که دو پادشاه در یک اقلیم نمی گنجند و تنها یکی باید در راس بماند و حکومت کند، چون اساسا ماهیت حکومت دینی چنین اقتضاء میکند و خامنه ای بر اساس یک حکومت استبداد دینی متکی به ولایت فقیه اساسا قاعده بازی را رعایت کرده و زمینه های انحصاری کردن قدرت را فراهم کرده است....بدیهی است پس از این دیگراصلاحات زمینه ای برای عملی شدن نخواهد داشت و انتخابات و عرصه دولت به عنوان آخرین حربه تهاجمی از دست رقبای سیاسی خامنه ای خارج شد. خامنه ای توانسته است مراکز متعدد قدرت روحانیون در درون نظام را از میان بر دارد و انها را بخارج از نظام پرتاپ کند.

رژیم جمهوری اسلامی محکوم به حذف و برکناری است:

راه حل رفسنجانی برای خروج از بن بست ولایت فقیه به معنی رهایی یافتن کشور از یوغ استبداد دینی نبود، بلکه وی معتقد است که راه حل وی برای تداوم حکومت استبداد دینی تنها از طریق مصالحه و سازش با جامعه ملی و جامعه جهانی امکانپذیر است. تفکر رفسنجانی نیز به این دلیل محکوم به شکست است که با باز نمودن فضای اجتماعی و نسبی سیاسی، بغض متراکم شده اجتماعی از فشارهای سیاسی- اقتصادی و اجتماعی فرصتی برای ادامه روند حکومت دینی باقی نمی گذارد. جنبش دانشجویی سال 78 شعار دانشجویان و جنبشهای متصل شده به جنبش دانشجویی نه تنها خامنه ای را هئف قرار داده بود بلکه خود رفسنجانی (مرگ بر رفسنجانی... اکبر شاه ) را همزمان و به شدت خامنه ای ( مرگ بر خامنه ای )مورد تهاجم قرار داده بود و هدف نهایی یعنی سرنگونی جمهوری اسلامی را در شعارهای خود مطرح کرد. جنبش اعتراضی سال 88 نیز کل نظام را هدف قرار داده بود..

هدف و نظرگاه خامنه ای در این انتخابات ببار نشست، خامنه ای معتقد به مصالحه و سازش با جامعه ملی نیست و معتقد است هر گونه عقب نشینی در مقابل خواست ملت ایران و خواست جهانی به منزله سقوط نظام است، به همین دلیل تا کنون با تمام قوا به جامعه و مطالبات بر حقش حمله کرده تا از سرنگونی حکومت در مقابله با جنبشهای اجتماعی جلوگیری نماید.خامنه ای رفسنجانی را حذف کرد تا زمینه را برای ورود خود و ارگان نظامی سپاه به دوره اقتدار گرایی و استبداد مطلق بصورت عملی فراهم آورد. اگر گفته شود انتخاباتی که میبایستی فضای خفقان و استبداد ولایت فقیه را با گزینش یک رئیس جمهوری میانه رو تغییر دهد به ابزاری برای ورد به دوره استبداد مطلقه تبدیل شده است حرف گزافی نباشد، این بدین معنی است که انتخابات به ابزاری تبدیل شده است که تنها تمایلات رهبر را تامین می کند. خامنه ای در دوران پس از انتصاب رئیس جمهور محرم خود قطعا در مورد پدیده انتخابات تصمیم گیری خواهد نمود و انتخاب رئیس جمهور دوره بعد را به پارلمانی خواهد سپرد که فرمان حکومتی وی را اجرا خواهند کرد. پروسه آینده چشم انداز تیره ای را نشان میدهد و نیروهای سیاسی اپوزیسیون باید خود را برای فرآیند سخت آینده آماده نمایند... حکومتی که خامنه ای شکل میدهد بسیار شکننده است اما از طریق انتخابات قابل فروپاشی نیست، بلکه باید آنرا فرو پاشاند و این امکان پذیر نیست مگر با اتکاء به جنبشهای اجتماعی- سیاسی مردمی و حمایت جهانیان، در این میان نقش اپوزیسیون دموکراسی خواه و سکولار نقشی اساسی است. براستی نقش رفسنجانی و دیگران در فصل و فرآیند آتی که رو در رویی با استبداد مطلقه خامنه ای و برکناری نظام دینی در ابران است چه می تواند باشد؟!!!

عباس خرسندی

پی نوشت:

Monday, May 27, 2013


بهنام ابراهیم‌زاده : "روز گذشته از پزشکی قانونی پس از مطالعه پرونده (نیما) برای معاینه وی آمدند و تایید کردند که من باید بیرون از زندان بمانم. همچنین مسئولین بیمارستان محک نیز تشخیصشان بر این است که حضور من در کنار نیما لازم است. ولی در نهایت این دادستان است که با توجه به تشخیص پزشکی قانونی و پزشکان بیمارستان محک باید دستور دهد مرخصی من تمدید شود و یا به زندان بازگردم. نیما از وقتی فهمیده که من باید به زندان بازگردم دچار استرس شده است. نیما در این شرایط به من احتیاج دارد و من باید در کنار او باشم. این در حالی است که من هنوز نتوانسته ام به مشکلات پزشکی خود (آرتروز گردن و گوش سمت چپ) بدلیل هزینه های سرسام آور و کمبود وقت رسیدگی کنم."

اشکان ذهابیان، فعال دانشجویی بازداشت شد اشکان ذهابیان، دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه فردوسی مشهد، صبح امروز در منزل شخصی خود بازداشت شد.




اشکان ذهابیان، فعال دانشجویی بازداشت شد


اشکان ذهابیان، دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه فردوسی مشهد، صبح امروز در منزل شخصی خود بازداشت شد.













دوستان عزیز وضع خانم واثقی در زندان مشهد بسیار وخیم گزارش شده است. از همه دوستان فیس بوک خواهشمندم برای اطلاع رسانی در مورد این زندانی وجدان و باور عکس معرف خود را برای حمایت از ایشان تغییر دهند و از دوستان خود بخواهید چنین کنن

Saturday, May 25, 2013

متاسفانه مدتی عد ه ای ابلح اینجانب را متهم به همکاری با رزیم می کنند  حواسشان باشد خلاف قضیه ثابت نشه چون فعالیت من بر علیه رزیم ایران ریشه دارد پاینده ایران و ایرانی  میثم رودکی فعال سیاسی

مهندس حشمت الله طبرزدی فیس بوک حشمت الله طبرزدی


هموطنان عزیز و گرامی
در حالی به انتخابات فرمایشی و غیر دموکراتیک ریاست جمهوری نزدیک می‌شویم که مردم ما از حداقل آزادی انتخاب برخوردار نیستند. نظام استبددی که در رأس آن ولایت فقیه سعی‌ دارد چون گذشته رئیس جمهور منتصب خویش را بر خواست و ارده مردم دیکته کند. وظیفه ملی‌ ایجاب می‌کند که امروز بیش از هر زمانی‌ فریاد ملّت مظلوم مان را به گوش همگان برسانیم. با حضور خویش از طرفی‌ حمایت مان را از زندانیان سیاسی و عقیدتی‌ در ایران اعلام داریم و از طرف دیگر یاد ندا، سهراب، کیانوش، ترانه و دیگر جانباختگان راه آزادی را گرامی‌ بداریم. ما در فضای آزاد سان فرانسیسکو به جمهوری اسلامی نه‌ بزرگ گفته و خواهان رسیدن به دمکراسی و حاکمیت مردمی خواهیم شد. بیایید دست در دست هم فریاد آزادی سر دهیم.
این برنامه با حمایت جمعی‌ از خانواده‌های جانباختگان جنبش سبز و زندانیان سیاسی برگزار
خواهد شد. پیامهای جمعی‌ از ایشان نیز قرائت خواهد شد.

پاینده مردم ایران و آزادی.

زمان: ۱۴ ژوئن، جمعه: ۵ تا ۷ بعدظهر
Friday, June 14, 2013, 5 to 7 pm

مکان: میدان یونیون شهر سان فرانسیسکو
union square, San Francisco


On June 14, 2013, come to Union Square in San Francisco, California to let your voice be heard and your vote be counted.

Four years ago the Islamic Republic of Iran held fraudulent elections that brought record numbers of protesters into the streets. Prior to the election, the people of Iran had hope for change. Following the election, they realized that their votes had never really counted.

One of the slogans heard at rallies across the globe from the Middle East to Europe and the United States, was a question: Where is my vote?

Today as we approach another election year in Iran, the mood is less hopeful than before. The extreme violence of the Islamic regime may keep the opposition from rising up, but from outside Iran we will let our voices be heard. On Friday, June 14 we will have a symbolic ballet box where you can cast your vote. We will say to the Islamic Republic of Iran: HERE IS MY VOTE…Islamic Republic,
NO!

Friday, May 24, 2013

گزارش سالانه عفو بين الملل



عفو بين الملل در گزارش سالانه خود ايران را يکی از بزرگترين ناقضان حقوق بشر دانست.
عفو بين الملل در گزارش سالانه خود به بررسی وضعيت حقوق بشر در جهان در سال ۲۰۱۲ پرداخت. در اين گزارش ”دفاع از حقوق بشر“ به عنوان ارزشی جهانی يکی از موضوعات محوری به شمار می آيد. عفو بين الملل تصريح کرده است: «اين بهانه که حقوق بشر ”امور داخلی“ است برای جلوگيری از اقدام بين المللی در مورد وضعيتهای اضطراری حقوق بشری هم چون سوريه مورد استفاده قرار گرفته است. شورای امنيت سازمان ملل - که عهده دار امنيت و رهبری جهانی است - هنوز از دست زدن به اقدام هماهنگ و متحد سياسی کوتاهی می کند».
در گزارش عفو بين الملل موارد متعدد نقض سيستماتيک حقوق بشر در ايران ذکر شده است. عفو بين الملل در گزارش خود به ”محدوديت آزادی بيان، تشکل و گردهمايی“ ، ”دستگيريهای خودسرانه“ ، ”افزايش فشار بر مدافعان حقوق بشر“ ، ”اعمال شکنجه و بدرفتاری با زندانيان“ ، ”تبعيض عليه زنان و اقليتهای قومی و مذهبی“ و ”مجازات اعدام“ در ايران پرداخته است. در اين گزارش آمده است: «مقامهای دولتی ايجاد محدوديتهای شديد برای آزادی بيان، تشکل و گردهمايی را ادامه دادند. مخالفان و مدافعان حقوق بشر، شامل مدافعان حقوق اقليتها و حقوق زنان، خودسرانه دستگير شدند، در انزوای کامل در حبس ماندند، پس از محاکمه ناعادلانه زندانی و از سفر به خارج منع شدند. تعداد زيادی زندانی عقيدتی و سياسی در زندان به سر می برند. شکنجه و بدرفتاريهای ديگر رايج و از مجازات معاف است.. مجازاتهای قضايی ظالمانه شلاق و قطع عضو هنوز به کار می رود».
عفو بين الملل پيرامون ادامه محدوديت در عرصه ”آزادی بيان، تشکل و گردهمايی“ به دستگيری روزنامه نگاران اشاره کرده و ”کنترل اينترنت و شنود منظم گفتگوهای تلفنی“ را مصداق بارز اين گونه محدوديتها دانسته است. دستگيری دانشجويان، زنان، کارگران و ديگر فعالان حقوق بشری و سياسی به منظور مقابله با مخالفان هم چنان در دستور کار نيروهای امنيتی ايران بوده است.
به گفته عفو بين الملل دهها نفر از مخالفان در ارتباط با اعتراضهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۱ هم چنان در بازداشت به سر می برند.
عفو بين الملل به مرگ ستار بهشتی پرداخته و آن را نمونه يی از سرکوب مدافعان حقوق بشر دانسته است. گزارش عفو بين الملل تصريح می کند «اقليتهای قومی در قانون و عمل مورد تبعيض قرار گرفتند و از دسترسی به اشتغال، آموزش و ديگر حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برابر با ايرانيان ديگر محروم شدند. استفاده از زبانهای اقليتها در ادارات دولتی و برای تدريس در مدارس ممنوع بود و فعالانی که برای حقوق اقليتها مبارزه می کردند با تهديد رسمی، دستگيری و زندان روبه رو شدند».
بر اساس گزارش عفو بين الملل رژيم ايران در سال گذشته به اعمال ”تبعيض عليه اقليتهای غيرشيعه، شامل گروه های مسلمان، روحانيان شيعه مخالف، اعضای سلسله های دراويش و اهل حق و بعضی اقليتهای ديگر دينی“ ادامه داد. بنا به ارزيابی عفو بين الملل ”آزار و اذيت بهاييان در ايران تشديد شد و مسئولان و رسانه های دولتی به طور علنی بهاييان را شر و خبيث جلوه دادند“.
عفو بين الملل به اعدام صدها زندانی اشاره کرده و نوشته است: منابع دولتی اجرای ۳۱۴ مورد اعدام را تأييد کرده اند، اما منابع غيررسمی می گويند که حداقل ۲۳۰ اعدام ديگر به شکل پنهانی صورت گرفته است. عفو بين الملل تأکيد می کند که ”رقم واقعی ممکن است بسيار بيشتر و بالاتر از ۶۰۰ مورد باشد“. در سال گذشته ميلادی دست کم ۶۳ مورد اعدام در انظار عمومی انجام شد.
به گفته عفو بين الملل برخی از افراد اعدامی يا محکوم به اعدام ماه ها بدون دسترسی به وکيل در سلول انفرادی به سر برده اند. عفو بين الملل در گزارش خود تصريح کرد که رژيم ايران از سال ۱۹۷۹ اجازه ديدار از ايران را به نمايندگان اين سازمان نداده و مقامهای دولتی به ندرت به نامه های عفو بين الملل واکنش نشان داده اند

http://mizankhabar.net/index.php/اخبار-اصلی/261-بازداشت-فعالان-سیاسی-در-لاهیجان-برای-جلوگیری-از-فعالیت-در-انتخابات


نیروهای امنیتی حمید حدیثی، ابراهیم خوش سیرت، موریس باقری،فعالان ملی مذهبی و مهندس جعفری، را بازداشت کردند.
تا کنون و بعد از گذشت شش روز از این بازداشتها، همگی یک بار تماس تلفنی کوتاهی با منزل خود داشته اند.
همگی این فعالان سیاسی پس از بازداشت به بازداشتگاه اطلاعات سپاه در شهر رشت منتقل شدند و همچنین یکشنبه گذشته در دادسرای لاهیجان تفهیم اتهام شده و دوباره به زندان رشت بازگردانده شدند.
http://mizankhabar.net/index.php/%D8%A7%D8%AE%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D8%B5%D9%84%DB%8C/261-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D9%81%D8%B9%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%86-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%84%D8%A7%D9%87%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AC%D9%84%D9%88%DA%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%81%D8%B9%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%AE%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%AA



















یروهای امنیتی حمید حدیثی، ابراهیم خوش سیرت، موریس باقری،فعالان ملی مذهبی و مهندس جعفری، را بازداشت کردند.
تا کنون و بعد از گذشت شش روز از این بازداشتها، همگی یک بار تماس تلفنی کوتاهی با منزل خود داشته اند.
همگی این فعالان سیاسی پس از بازداشت به بازداشتگاه اطلاعات سپاه در شهر رشت منتقل شدند و همچنین یکشنبه گذشته در دادسرای لاهیجان تفهیم اتهام شده و دوباره به زندان رشت بازگردانده شدند.




پنجشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۲
سکه ۸۰ هزار تومان گران شد

وقتی اقتصاد به جای مردم حرف می زند

در حالی که خبر ثبت نام هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری موجب شده بود تا بهای ارز و سکه به شکلی بی سابقه در یکسال گذشته کاهش یابد، رد صلاحیت او نیز بلافاصله با واکنش شاخص های اقتصادی از جمله قیمت ارز وسکه همراه بود به طوری که روز گذشته، سکه بهار آزادی ناگهان ۸۰ هزار تومان گران شد و دلار نیز ۱۲۰ تومان افزایش قیمت را تجربه کرد و با ثبت رقم 3600 تومان، گام خود را به سمت ۴۰۰۰ تومان برداشت.
در همینباره سایت فرارو در گزارشی با اشاره به افزایش قیمت ارز و سکه نوشت: "نرخ هر قطعه سکه تمام بهار آزادی طرح جدید در بازار تهران روز چهارشنبه یک میلیون و ۳۲۰ هزار تومان، طرح قدیم یک میلیون و ۲۸۰ هزارتومان، نیم سکه ۷۴۰ هزار تومان، ربع سکه ۴۸۰ هزار تومان و گرمی ۳۱۳ هزار تومان اعلام شد.همچنین نرخ هر گرم طلای زرد ۱۸ عیار در بازار داخلی امروز ۱۲۰ هزار تومان و نرخ هر اونس طلا در بازارهای جهانی ۱۳۸۸ دلار است.فعالان بازار ارز، نرخ هر دلار آزاد را برای فروش ۳ هزار و ۵۹۰ تومان، هر یورو را ۴ هزار و ۵۹۰ تومان، هر پوند را ۵ هزار و ۴۸۰ تومان و هر درهم امارات را ۹۸۵ تومان اعلام کردند".
این در حالیست که روز سه شنبه و با انتشار غیر رسمی رد صلاحیت هاشمی نیز بازار نسبت به آن واکنش نشان داده بود. در همین باره سایت "ملت ایران" در گزارشی که روز سه شنبه منتشر کرد، نوشت: "بعد از اعلام شایعاتی مبنی بر اینکه هاشمی رفسنجانی به دلایل مشکلات جسمانی و... رد صلاحیت شده است بازارهای مالی نسبت به این خبر به
سرعت عکس العمل نشان داده و بازار طلا هم از این قاعده مستثنی نبود.که بعد از پراکنده شدن این شایعات در بازار ،قیمت هر قطعه سکه بهار آزادی طرح جدید با افزایش ۶۰ هزار تومانی مواجه شد و به نرخ ۱۲۵۶۰۰۰تومان رسید. همچنین سکه ربع هم ۴۲۶۰۰۰ تومان را لمس کرد که این نرخ تا پایان امروز حفظ شد. و این در حالیست که قیمت هر اونس طلا در بازارهای جهانی با افتی ۳۰ دلاری به نرخ ۱۳۶۲ دلار رسید".
این سایت افزوده: "البته برخی از سایت ها از جمله بهار نیوز خبر از تایید صلاحیت هاشمی رفسنجانی دادند که این امر نتوانست تاثیری بر روند بازار داشته باشد و قیمت همچنان در سقف قیمتی امروز باقی ماند.با توجه به اینکه شورای نگهبان اعلام کرده است لیست نامزدهای تایید صلاحیت شده در اختیار وزارت کشور قرار گرفته است ، به احتمال زیاد اسامی فردا اعلام خواهند شد که قطعا شاهد حرکت شدیدی در همه بازارهای مالی هستیم".
در مقابل، سایت های حکومتی و امنیتی که نگران این افزایش قیمت هستند،افزایش نزدیک به ۸۰ هزار تومانی سکه در کمتر از چند ساعت را "طبیعی" و وابسته به تحولات قیمت جهانی طلا نشان داده اند.
در همین زمینه سایت جهان نیوز، به نقل از احمد وفادار رییس اتحادیه طلا و جواهر استان تهران نوشت: "افزایش قیمت طلا و سکه در بازار سیاسی نیست و این رشد قیمت‌ها به بازارهای جهانی مربوط می‌شود. در حال حاضر نرخ طلا وسکه در بازار رو به افزایش است که دلیل آن، به قیمت طلا در بازار جهانی برمی‌گردد و ارتباطی با مسایل سیاسی و جریانات داخل کشور پیدا نمی‌کند. افزایش قیمت‌ها در بازار در حالی رخ می‌شد که در هفته گذشته شاهد کاهش محسوس قیمت‌ها به تبعیت از افت اونس جهانی طلا در بازار بودیم".
سایت امنیتی "بولتن نیوز" هم از قول محمد کشتی آرای، رئیس اتحادیه کشوری طلا و جواهر می نویسد: "هنوز وضعیت بازار مشخص نیست و برای ارائه هر گونه تحلیل درباره قیمت‌ها باید صبر کرد. با بازگشایی بورس‌های جهانی قیمت طلا و سکه در بازار آرام می گیرد. اما دلیل افزایش قیمت طلا که از صبح امروز(چهارشنبه) در بازار داخلی کلید خورده است صرفاً بخاطر نوسانات اونس جهانی طلا بوده و دلیل دیگری ندارد. افزایش قیمت طلا و سکه در روز جاری فقط ریشه جهانی دارد هر گونه اظهار نظر دیگر مبنی بر تأثیر رویدادهای سیاسی در این بازار را نادرست اعلام کرد".
در چنین فضایی، نهادهای حکومتی علاوه بر وادار کردن تحلیلگران بازار به "غیر سیاسی" دانستن اوجگیری قیمت طلا و ارز، تلاش های عملی ای نیز در این خصوص کردند که بی نتیجه ماند. از جمله، روز گذشته بانک مرکزی ناگهان اعلام کرد که سکه های پیش خرید شده را وارد بازار می کند تا مگر با این ترفند قیمت ها را کاهش دهد.
به گزارش اقتصاد آنلاین، محمود بهمنی دیروز با بیان اینکه "در بازار ارز هیچ اتفاقی نیفتاده است"، گفت: "از امروز سکه‌های پیش فروش شده تحویل می‌شود و چون قیمت سکه در بازار پایین‌تر از قیمت تمام شده برای افراد با در نظر گرفتن مالیات بر ارزش افزوده می‌شود همین جا اعلام می‌کنیم هر کس ضرر می‌کند می‌تواند نقدا پول خود را از بانک‌ها دریافت کند. قیمت جهان طلا همان‌قدر که در بازار جهانی موثر است تاثیرش بر بازار ما هم قابل قبول خواهد بود".
او افزود: "موضوعات روانی تاثیرات کوتاه مدتی دارند و به طور کلی دو سخنرانی و یا راه افتادن دو سایت در فکر مردم تغییراتی ایجاد می‌کند اما بلافاصله با ریزشی که ما در بازار انجام می‌دهیم شرایط به حالت اول برمی‌گردد".
گفتنی ست اگر چه نهاد های امنیتی می کوشند راه های ابراز مخالفت با رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی را ببندند، اما کنترل شاخص های اقتصادی کار را برای شان دشوار کرده و ترفند وارد کردن سکه پیش خرید شده نیز نتوانسته است مانع از این رفراندوم غیر رسمی شود.


ابراز نگرانی سازمان ملل از تبعیض «فراگیر» علیه بهاییان در ایران


کمیته حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی سازمان ملل در گزارشی اعلام کرد که بهاییان در ایران همچنان از تبعیض «فراگیر» رنج می‌برند و از جمهوری اسلامی خواست تا حقوق پیروان بهاییت در ایران را محترم بشمارد.

جامعه بین‌المللی بهاییان روز پنج‌شنبه، دوم خرداد، اعلام کرد که کمیته حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی سازمان ملل اول خردادماه از اعمال تبعیض «فراگیر» علیه بهاییان ابراز نگرانی و تأکید کرده است که بهاییان ایران از «حق استخدام در بخش دولتی، مؤسسات آموزش عالی و برخورداری از حقوق بازنشستگی» محروم هستند.

دیان علایی، نماینده جامعه بین‌المللی بهاییان، که مقر آن در ساختمان سازمان ملل در ژنو است، دوم خردادماه گفت که گزارش کمیته سازمان ملل نشان‌دهنده «شدت آزار و اذیت بهاییان» در ایران است که، به گفته وی، شامل وضعیت «استخدام، تحصیل و مسائل فرهنگی» می‌شود.

سازمان ملل در حالی به وضعیت بهاییان در ایران اشاره کرده است که دوم خردادماه نیز سازمان عفو بین‌الملل در گزارش سالانه خود از وضعیت حقوق بشر در ایران به نقض حقوق پیروان بهاییت در ایران پرداخت و اشاره کرد که «دست‌کم ۱۷۷ بهایی» در ایران در بازداشت به سر می‌برند.

کمیته سازمان ملل در گزارش خود از دولت ایران خواسته است تا در جهت رفع این تبعیض‌ها گام بردارد.

دیان علایی دوم خردادماه خاطرنشان کرد که کمیته حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی سازمان ملل ۱۱ اردیبهشت‌ماه در جلسه‌ای «طولانی» با برخی از مقام‌های جمهوری اسلامی لزوم احترام به حقوق بهاییان را به این مقام‌ها گوشزد کرده است.

نیکولاس سخر‌ِیوِر، از اعضای این کمیته، می‌گوید که در این جلسه به مقام‌های جمهوری اسلامی تأکید شده است که «انسان‌ها دارای حق آزادی مذهب هستند و این مسئله، خارج از اختیارات دولت‌هاست».

ايران بهاييت را به عنوان دين به رسميت نمی‌شناسد و جامعه بهايی می‌گويد که پس از انقلاب سال ۱۳۵۷، بيش از ۲۰۰ بهايی توسط حکومت ايران کشته شده‌، هزاران نفر از بهاييان دستگير شده، مورد آزار و اذيت قرار گرفته، کار خود را از دست داده، مورد نظارت دائمی بوده و در نهايت اموال و دارايی‌های‌شان توسط دولت جمهوری اسلامی توقيف شده است.

بهاييان از اين که بتوانند مشاغل دولتی داشته باشند ممنوع شده‌اند و فرزندان‌شان نيز اجازه ندارند که در دانشگاه‌های ايران ثبت نام کنند.


شورای دفاع از حق تحصیل: ۵۴ دانشجو از ادامه تحصیل محروم شدند

خبرگزاری هرانا - شورای دفاع از حق تحصیل اعلام کرده که در میانه‌ی سال تحصیلی جاری تعدادی از دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه‌های مختلف کشور به شیوه‌ای جدید و به شکلی غیرقانونی ستاره‌دار و از ادامه تحصیل محروم شده‌اند.
در بخشی از این بیانیه که در اختیار ادوارنیوز قرار گرفته آمده است: چنین رفتار سیاسی و کاملا غیرقانونی در حالی صورت می‌گیرد که طبق آیین‌نامه کمیته انضباطی دانشجویان، اخراج دانشجو از دانشگاه مجازاتی است که به علت سنگین بودن، صدور آن تنها در صلاحیت کمیته مرکزی انضباطی مستقر در وزارت علوم است. هرچند که خود این آئین نامه نیز بر خلاف نص صریح قانون اساسی جمهوری اسلامی و تعهدات بین المللی دولت ایران و ناقض حق اولیه تحصیل است.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
شورای دفاع از حق تحصیل مطلع شده است که در میانه‌ی سال تحصیلی جاری تعدادی از دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه‌های مختلف کشور به شیوه‌ای جدید و به شکلی غیرقانونی ستاره‌دار و از ادامه تحصیل محروم شده‌اند.
این دانشجویان که سال گذشته پس از قبولی در آزمون ورودی و در برخی موارد با گذراندن مراحل متعدد مصاحبه‌های عقیدتی و تعهدهای غیرقانونی موفق به ثبت نام در مقطع کارشناسی ارشد شده بودند، بعد از یک یا دو ترم تحصیل به اداره‌ی آموزش دانشگاه‌هایشان احضار و با نامه‌هایی مواجه شده‌اند که در آن عنوان شده "طبق دستور سازمان سنجش ثبت نام شما در دانشگاه ملغی و کان لم یکن تلقی می‌گردد."
بر اساس اطلاع شورا در سال جاری دست کم ۵۴ دانشجو در دانشگاه های دولتی و آزاد سراسر کشور و عمدتا در مقطع کارشناسی ارشد برای اولین بار و با این شیوه جدید، ستاره‌دار و از دانشگاه اخراج شده‌اند. همچنین در طول این سال تحصیلی جمعی از شهروندان بهایی مشغول به تحصیل نیز تنها به دلیل اعتقادات مذهبی به همین روش از دانشگاه اخراج شده اند.
این عده افزون بر دانشجویانی است که مشابه روند هر ساله ستاره‌دار کردن دانشجویان، به رغم شایستگی علمی در تابستان گذشته از دریافت کارنامه آزمون کارشناسی ارشد محروم شدند و هرگز نتوانستند در دانشگاه ثبت نام کنند که در اطلاعیه های قبلی شورا به آن اشاره شده است. شورای دفاع از حق تحصیل دست کم ۲۰ داوطلب کنکور کارشناسی ارشد سال ۱۳۹۱ را نیز شناسایی کرده است که حائز رتبه‌های ممتاز شده بودند اما نتوانستهاند در دانشگاه ثبت نام کنند. علاوه بر این موارد، بر مبنای تجربه سال‌های پیشین تعداد محرومان از تحصیل بیش از این تخمین زده میشود زیرا که معمولاً عده‌ی زیادی از محرومان از تحصیل به امید حل شدن مشکل و بازگشت به دانشگاه از اعلام عمومی آن خودداری می‌کنند.
این در حالی است که اکثر ۵۴ دانشجویی که در میانه‌ی سال تحصیلی به صورت غیرقانونی از دانشگاه اخراج شده‌اند، از زمان ورود به مقطع کارشناسی ارشد هیچ فعالیت دانشجویی و سیاسی نداشته‌اند و بنا به اظهارات مسئولان در پاسخ به برخی از این دانشجویان، ایشان «تنها به ظن این که ممکن است در آینده و به ویژه در انتخابات فعال شوند» از دانشگاه اخراج شده‌اند. قابل ذکر است که به رغم ارسال نامه اخراج و لغو ثبت نام، به تعدادی از این دانشجویان بعد از پیگیری‌های متعدد قول داده شده که مهر سال ۹۲ و بعد از انتخابات اجازه تحصیل خواهند داشت. امری که هرچند به نظر می‌رسد مانند وعده‌های مشابه مسئولان در سال‌های قبل به دانشجویان ستاره‌دار داد، انجام نخواهد شد، حتی در صورت اجرا نیز به معنی دو ترم محرومیت از تحصیل بدون هیچ‌گونه دلیل محکمهپسندی است.
چنین رفتار سیاسی و کاملا غیرقانونی در حالی صورت می‌گیرد که طبق آیین‌نامه کمیته انضباطی دانشجویان، اخراج دانشجو از دانشگاه مجازاتی است که به علت سنگین بودن، صدور آن تنها در صلاحیت کمیته مرکزی انضباطی مستقر در وزارت علوم است. هرچند که خود این آئین نامه نیز بر خلاف نص صریح قانون اساسی جمهوری اسلامی و تعهدات بین المللی دولت ایران و ناقض حق اولیه تحصیل است.
شورا اعلام میکند روندی که به ویژه از سال ۸۵ برای ستاره دار کردن و اخراج دانشجویان منتقد از دانشگاه‌ها و محروم کردن ایشان از حق تحصیل آغاز شده، آشکارا خلاف قوانین کشور به ویژه قانون اساسی و همچنین معاهده‌های بین‌المللی ای که ایران به آنها پیوسته شامل اعلامیه جهانی حقوق بشر و کنوانسیون یونسکو علیه تبعیض در آموزش است.
شورای دفاع از حق تحصیل از تصمیم گیران نهادهای مسئول می‌خواهد روند غیر قانونی ستاره دار کردن دانشجویان را هرچه سریع‌تر متوقف و راه بازگشت محرومان از تحصیل به دانشگاه‌ها را باز کنند. شورا همچنان بر آزادی دانشجویان محروم از تحصیل زندانی تاکید میکند و به ویژه خواستار آزادی دو عضو در بند خود ضیا نبوی و مجید دری پس از ۴ سال حبس و تبعید ناعادلانه می‌باشد.
شورای دفاع از حق تحصیل
یکم خرد

بازداشت فعالان سیاسی در لاهیجان برای جلوگیری از فعالیت در انتخابات

خبرگزاری هرانا - نیروهای امنیتی تعدادی از فعالان سیاسی در شهر لاهیجان را بازداشت کردند.
بنا به گزارش تارنمای میزان خبر، با نزدیک شدن موعد تبلیغات انتخاباتی، نیروهای امنیتی با احضار، تلفن و بازرسی منازل فعالان سیاسی در شهر لاهیجان به ایجاد جو رعب و وحشت در شهر پرداختند و چند تن از فعالان سیاسی را که قصد داشتند ستاد تبلیغاتی برای هاشمی رفسنجانی تاسیس کنند، بازداشت کردند.
حمید حدیثی، ابراهیم خوش سیرت، موریس باقری، فعالان ملی مذهبی و مهندس جعفری، رییس ستاد مشارکت از بازداشت شدگان هستند.
تا کنون و بعد از گذشت شش روز از این بازداشتها، همگی یک بار تماس تلفنی کوتاهی با منزل خود داشته اند.
همگی این فعالان سیاسی پس از بازداشت به بازداشتگاه اطلاعات سپاه در شهر رشت منتقل شدند و همچنین یکشنبه گذشته در دادسرای لاهیجان تفهیم اتهام شده و دوباره به زندان رشت بازگردانده شدند.

خانه > ‫۲ - بیانیه ها > بیانیه شماره ی چهار کمپین هنرمندان و نویسندگان : فراخوان به اعتصاب و اعتراض "ضربتی" در (...)

بیانیه شماره ی چهار کمپین هنرمندان و نویسندگان : فراخوان به اعتصاب و اعتراض "ضربتی" در آستانه ی انتخابات

جمعه 17 مه 2013
انتخابات شوراهای شهر و ریاست جمهوری در سال نود و دو، همزمان با سرکوب و کشتار روزافزون آزادایخواهان و دادخواهان، و در فضایی بسیار امنیتی-پلیسی جریان دارد. در جو کنترل شده ی انتخاباتی، لبه ی تیز فشارها از ماه ها پیش متوجه نهادهای توده ای و سازمان های ملی-دمکرات «غیرخودی»، و بویژه جنبش بالنده ی کارگری در سرتاسر ایران بوده است. انگیزه ی این تضییقات فزاینده چیزی نیست جز گسترش چشمگیر اعتصاب ها و اعتراض ها و راهپیمایی های کارگری، علیرغم آغاز دور تازه ای از احضار، بازداشت و زندانی کردن کارگران و کنشگران کارگری پیش از انتخابات کنونی. تنها در سه ماهه ی پایان سال گذشته بیش از صد اعتصاب و گردهمایی و اعتراض کارگری در کارخانه ها گزارش شده است.
نگرانی «بالایی» ها از خیزش دوباره ی تهی دستان «پایینی» پس از سال هشتاد و هشت، و این بار، امکان بازخوانی هنگامه ای چون انقلاب بهمن و جنبش ملی شدن نفت و انقلاب مشروطه که در آن انجمن های مردمی یا جنبش کارگری نقشی تعیین کننده داشتند، تا بدانجاست که از سوی شماری از بلندپایگان «نظام ولایی» سخن است از به «کربلا» کشاندن ایران و تحمیل شرایطی به میهن مان هم چون سوریه و لیبی و لبنان. نه تنها از درون مرز، بلکه از برون مرز نیز تدارکات نگران کننده ای برای در هم شکستن جنبش رو به رشد و محتمل مردمی دیده می شود. بیهوده نیست که شماری از میهن دوستان در ایران، با تاکید بر تهديدهای تازه ی منطقه اي و اخطار به «قرارگاه راهبردي عمار» پیرامون تنش آفرینی های نامسئولانه، به بزرگترين پايگاه دريايي و هوايي تــــــــــاريخ بشريت در دويست كيلومتري مرزهای ما و چند كشور توانمند در نزديك مان با حضور و آمادگي جنگي، اشاره کرده اند.
سرکوب ها و کشتارها و تنش آفرینی های روزافزون همزمان است با داد و ستدهای پشت پرده ی بلندپایگان «نظام ولایی» و نمایندگان «استکبار جهانی» در چند ماه پایان سال نود و یک، که جزییات آن چون ساخت و پاخت های «پنهان» پیش از انتخابات دوره های گذشته ی جمهوری اسلامی روشن نیست. بنا به داده های رسانه های برون و درون مرزی، آماج این بده بستان ها عبارت بوده است از «کاهش تحریم ها»، باز کردن دست «تجار محترم» و دیگر ولاییان برای تاراج هر چه بیشتر دلارهای نفتی-گازی، و تداوم اقتصاد انگلی-وارداتی و تک محصولی-نفتی. بیهوده نیست که زراندوزان ولایی از هم اکنون بخش های نفت و گاز و پتروشیمی را زیر نام «مردمی» کردن اقتصاد و «خصوصی سازی»، از راه بازارهای بورس و نهادهای دولتی-قانون گذاری بیش از پیش نشانه گرفته اند. آنان در این راستا با «خیانت به منافع ملی»، از یک سو خود را برای نمایش تازه و «پرشور» انتخاباتی آماده می سازند تا بدین گونه قراردادهای نان و آب دار «آماده ی امضا با مستکبرین» را تضمین کنند، و از دیگرسو برای سرکوب خونین و بی مدارای جنبش مردمی برنامه می ریزند. برگزاری «تمرین های تاکتیکی» و مانورهای تازه با نیروهایی که در سرکوب خونبار خیزش هشتاد و هشت شرکت داشتند، و سازماندهی نوین نیروهایی چون سپاه محمد رسول الله، تیپ امنیتی آل محمد، گردان های امنیتی امام علی، ناجا و دیگر نهادهای سرکوبگر نشانگر ابعاد گسترده ی این برنامه ریزی هاست.
ما هم نوا با مردم درد کشیده ی مان، همه ی کسانی را که به آبادی این سرزمین می اندیشند، به برملا ساختن هر چه بیشتر ترفندها و تزویرهای «خلافت گرایان رنگارنگ» درون و برون مرزی، و به بسیج گسترده تر نیروها برای نبردهاي سخت با «میهن فروشان ولايي» فرامی خوانیم. بسیج نیروها و دست زدن به اعتصاب ها و اعتراض ها در کارخانه ها و یکان های اقتصادی-آموزشی می تواند بر گرد خواست هایی باشد هم چون آزادی همه ی زندانیان سیاسی و پایان دادن به موج تازه ی احضارها و بازداشت های کنشگران کارگری، لغو نظارت استصوابی و نپذیرفتن «رد صلاحیت» کاندیداهای مردمی در شوراها و غیرقانونی دانستن معترضانه ی آنان،لغو حکم حکومتی و کوشش همه سویه برای جلوگیری از دخالت نیروهای سپاهی-امنیتی در انتخابات شوراهایی که نامزدهای مردمی خود را به شورای نگهبان تحمیل نموده اند. (پبرامون برجسته ترین خواست های جنبش در برش کنونی، بنگرید به لینک پایان نوشتار، بيانيه گفتمان هاي مطالبه محور در خيزش هشتاد و هشت) با بهره گیری از آزمون ها، پیشنهاد ما به کنشگران سیاسی درون مرز، هم چون گذشته عبارت است از مبارزات پراکنـــــــــــــــده و غیرقابل پیش بینـــــــــــــــی و ضربتـــــــــــــــی در آستانه ی انتخابات؛ چه در یکان های کوچک و بـــــــــــــــزرگ اقتصادی (چون نفت و پتروشمی)، چه در نهادهای گوناگون آموزشی، و چه در خیابان های شهرهای گوناگون. همگاه با آن، ایرانیان رزمنده ی برون مرز را به پشتیبانی فعال و همه سویه از جنبش «نود و نه درصدی» ها در کشور محل سکونت خود، و بازتاب خواست های دادخواهانه ی مردم ما در چهارسوی گیتی فرامی خوانیم. نبرد دلیرانه کنشگران کارگری در کارخانه ها، و پایداری رزمندگان دربند راهنمایی است برای همه ی پیکارگران جنبش.
در پایان برای آن دسته از نیروهای درون و برون «نظام» که ناآگاهانه «ولی فقیه» را پشت می گیرند، و نیز رو به آنانی که به جای «ولایت مطلقه» تنها «ولایت عامه» می جویند، پیرامون بیهودگی و بی پایگی «خلافت»، از زبان دیوانیان این کهن-سرزمین در آغاز شکل گیری خلافت اسلامی، این اندیشه های دیرینه ی خاوری-ایرانی را باز می تابیم، تا شاید وجدان های پاک برافروزند:
"ما ایرانیان در پرتو حزم و خرد و رفتار شایسته چهارصد سال (اشاره به برش ساسانی) از دنیا خراج گرفتیم و حال آن که نه کتاب فصیح و «مقدس» داشتیم و نه رسولی که «فرستاده» ی خدا باشد". (برگرفته از طبری، گفته ی بزرگان ایرانی به امیر عرب خراسان) دست در دست و نوا در نوا، از جنوب تا شمال از باختر تا خاور، پیش به سوی فلج کردن «خلافت خرافه گرا و خردگریز»، روی آوری به «عصر خرد»، و رزم روزافزون برای دستیابی به خواست های دیرینه ی مان، همانا استقلال و آزادی و عدالت اجتماعی!
با درودهای گرم به پیکارگران درون مرز که در بی گسست حماسه می آفرینند
علیرغم شرایط بسیار سخت امنیتی-نظامی
علیرغم سرکوب ها و کشتارهای پی در پی
علیرغم جو وحشت و مرگ
کمپین هنرمندان و نویسندگان و کنشگران حقوق بشر
بیست و شش اردیبهشت هزار و سیصد و نود و دو
پیوست:
بيانيه گفتمان هاي مطالبه محور در خيزش هشتاد و هشت
http://www.farakhan-iran.com/html/g...
رزم نامه شماره ی پنج کمپین هنرمندان و نویسندگان
http://www.farakhan-iran.com/html/r...


آدينه، 3 خرداد ماه 1392 = 24-05 2013

کلیسای مرکز در تهران توسط اطلاعات سپاه تعطیل شد

روز چهارشنبه اول خرداد ماموران اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به محل کلیسا مراجعه کردند و به نگهبانی کلیسا اعلام نمودند که از این پس هیچ کس اجازه ورود به این ساختمان را ندارد. روز پنج شنبه دوم خرداد مراجعان با تابلوئی بر روی در کلیسا مواجه...
به گزارش شبکه خبر مسیحیان فارسی زبان به نقل از منابع مسیحی پایتخت، وقتی امروز پنج شنبه دوم خرداد ماه برخی مراجعه کنندگان قصد ورود به کلیسای جماعت ربانی مرکز واقع در خیابان طالقانی را داشتند، با تابلوئی بر روی در کلیسا مواجه شدند که روی آن نوشته بود: "این مکان تا اطلاع ثانوی تعطیل است."
سرایدار کلیسا گفته است که این تابلو را او به دستور ماموران اطلاعات بر روی در کلیسا چسبانده است. کشیش "سوریک سرکیسیان" رهبر کلیسا نیز به خادمان و ایمانداران اطلاع داده که روز یکشنبه آینده سرویس کلیسا برگزار نخواهد شد. هنوز معلوم نیست که این تعطیلی دائم است یا موقت!
به دنبال حمله صبح روز سه شنبه31 اردیبهشت (22 می 2012 ) ماموران اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی به کلیسای جماعت ربانی مرکز در خیابان طالقانی تهران و دستگیری کشیش "روبرت آسریان" استاد الهیات مسیحی آن کلیسا، روز چهارشنبه 1 خرداد ماموران اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به محل کلیسا مراجعه کردند و به نگهبانی کلیسا اعلام نمودند که از این پس هیچ کس اجازه ورود به این ساختمان را ندارد.
این در حالی است که آنها روز سه شنبه وقتی برای دستگیری کشیش "روبرت آسریان" وارد کلیسا شدند، چون او در حال رهبری جلسه دعا هفتگی کلیسا بود، برگزاری آن جلسه را ممنوع اعلام کردند و گفتند که از این پس نباید چنین جلسه ای برگزار شود.
منابع مسیحی به اف سی ان ان گفته اند که هفته گذشته ماموران امنیتی از رهبر کلیسا خواسته اند که در جلسه یک شنبه اعلام نمایند که از این پس مسیحیان غیر ارمنی و آسوری حق ورود به کلیسا را ندارند. این امر مورد قبول کشیش سوریک قرار نگرفت. او گفته است که کلیسا نمی تواند چنین کاری کند. اگر می خواهید این کار انجام شود خودتان بیائید و در جلسه این موضوع را ابلاغ کنید. پس از اینکه روز یک شنبه این دستور توسط کلیسا اجرا نشد، نیروهای اطلاعاتی از رهبران کلیسا خواستند که خودشان داوطلبانه کلیسا را تعطیل کنند. آنها حتی پیشنهاد کردند که در صورت بستن داوطلبانه کلیسا، کشیش فرهاد سبک روح و همسرش را که مشغول گذراندن محکومیت یک ساله خود هستند بلافاصله آزاد خواهند کرد.
گفته می شود که یکی از علل دستگیری کشیش آسریان می تواند مخالفت او با ممنوعیت ورود مسیحیان غیر قومیتی یا به اصطلاح نوکیشان مسیحی به کلیسا ی مرکز باشد. او به عنوان یک معلم کتاب مقدس و متخصص الهیات مسیحی، صدور چنین دستوری را بر خلاف اصول مسیحیت اعلام کرده بود.
کشیش " روبرت آسریان" مولف و مترجم برجسته الهیات مسیحی از مسیحیان ارمنی تهران است ، وی یکی از رهبران شورای کلیسای جماعت ربانی می باشد و سابقه طولانی در مدیریت و تدریس در آموزشگاه کتاب مقدس در کلیسای فارسی زبان جماعت ربانی در تهران دارد. از محل بازداشت او هنوز اطلاع دقیقی در دست نیست. پس از گذشت دو روز هنوز او تماسی با خانواده خود نداشته است. پیش بینی می شود او به زندان اوین منتقل شده باشد و در بند 2 الف، بند ویژه اطلاعات سپاه، نگهداری شود.
مسیحیان ایران خواستار دعای کلیساهای سراسر دنیا برای کشیش آسریان هستند. آنها از برادران و خواهران مسیحی خود در کلیسای جهانی عیسی مسیح خواستار نشان دادن عکس العمل منفی نسبت به بستن کلیساهای مسیحی در ایران هستند.
آنها معتقدند بستن کلیسای جماعت ربانی مرکز در این زمان حساس جنجالهای انتخابات ریاست جمهوری انجام میشود تا صدای آن در حاشیه بماند و به گوش جهانیان نرسد.
عده ای از مسیحیان تهران به اف سی ان گفته اند: بستن درهای کلیسای مرکز از طرف حکومت اسلامی یک آزمایش است تا در صورت نبودن عکس العمل قوی و متحد جهانی بر علیه آن، به بستن تمام کلیساهای رسمی ایران منجر شود و صدای علنی عیسی مسیح و کلام خدا در ایران خاموش گردد.
وضعیت حاد آقای کاظمینی بروجردی و انتقال وی به درمانگاه زندان
 3 خرداد 1392       


بنابه گزارش ارسالی به« فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران» در پی انتقال آقای کاظمینی بروجردی به بند انفرادی و تحت فشار قرار دادن وی وضعیت جسمی ایشان به وخامت گرایید که در پی آن عوامل رژیم مجبور شدند وی را به درمانگاه زندان منتقل کنند.
پزشک درمانگاه زندان اذعان داشته است که به علت کمبود امکانات و حاد بودن بیماری قلبی ایشان، انتقال وی به یک بیمارستان مجهز در خارج از زندان بسیار حیاتی است.
آقای کاظمینی بروجردی که در حال گذراندن هفتمین سال محکومیت یازده ساله خویش در زندان اوین است، در اثر شکنجه ها و شرایط قرون وسطایی زندان های ایران دچار ناراحتی قلبی مزمن شده لیکن تاکنون نه تنها درمان موثری در مورد ایشان صورت نگرفته است، بلکه ایشان از حق مرخصی درمانی و اجازه درمان در بیمارستانی در خارج از زندان همچنان محروم می باشد.
این بی توجهی مسئولین زندان منجر به ایجاد عارضه پلوموناری ادما و همچنین ادم شدید پاهای ایشان گردیده که با درد و رنج فراوانی همراه می باشد و تحمل حبس را برای این زندانی 54 ساله بسیار رنج آور کرده است.
خانواده آقای کاظمینی بروجردی بارها به مسئولین زندان و دادگاه ویژه مراجعه کرده اند و خواستار رسیدگی به وضعیت سلامتی این زندانی عقیدتی شده اند، اما عوامل رژیم ولی فقیه همچنان به این درخواست ها بی اعتنا هستند و حتی از تحویل داروهای تهیه شده توسط خانواده ایشان نیز ممانعت به عمل می آورند.
درخواست خانواده و هواداران آقای کاظمینی بروجردی از افراد و سازمان های مدافع حقوق بشر این است که با در نظر گرفتن وضعیت وخیم جسمی آقای کاظمینی بروجردی، برای نجات جان ایشان اقدامی موثر انجام دهند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، نسبت به خطر جدی که جان آقای بروجردی را تهدید هشدار می دهد و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین الملل خواستار اقدامات عملی برای آزادی فوری و بدون قید و شرط این زندانی عقیدتی است.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
اول خرداد ۱۳۹۲ برابر با ۲۲ می ۲۰۱۳

گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید
کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد
گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد
سازمان عفو بین الملل