یادم شخصی بنام اقای الف کارمند اطلاعات سپاه پاسدارن در زندان اوین بود این اقا کی بود؟
من 10/11/1389 برای بازجویی از بند 240 احضار کردند و به دادسرای شهید مقدسی بردند بهمن رشته احمدی داشت با دو خانواده دیدار می کرد و به انها
گفت پروند ه انها چند روز دیگر بسته می شود در حین صحبت کردن این اقا شخصی با قیافه زمخت و پر از ریش با لباس یک دست مشکی یک کلت کمری
و چند نفر از فعالین با دست بند را اوردند این ادم را اقای الف صدا کردند حدود 55تا 60سال سن داشت از 2الف امده بود این را از نهوه صحبت دونفر از بچه های دانشجو فهمیدم والباس تنشان بعد رفت داخل دفتر یک نفر از مامورین امد و گفت
شما را سید اورده یکی شان گفت بله اقای الف .طرف رفت تو امد بیرون من را صدا کرد رفتم داخل این سید و رشته احمدی و نوروزی و2نفر دیگر در داخل دفتر صحبت می کردند بعد رشته احمدی به الف نگاه کرد و گفت این یکی از همانهایی هست که وجودش مایع درد سر الف بلافاصله زد زیر خنده در حدی که دل درد گرفت بعد رشته احمدی پرونده را گذاشت جلوش و طرف شدیدا عصبی شد به
نوروزی نگاه کرد گفت این واقعا پرونده این اقا هست ؟ نوروزی خندید سر تکون داد
بعد گفت حاجی این پرونده را بده به من این اقا باید سربازان امام زمان را بشناسد یک اسم اورد گفت خدا کنه این مثل فریده جنبش دانشجویی نشه
با قاشوق رگشو بزنیم نوروزی گفت نه پرونده را گرفت و برد اما من بعداز فوش
وناسزا وتهدید و اوردن چند نام زندانی گزاشت رفت در عین رفتن این شخص یک
خانمی را اوردن داخل و رشته احمدی رفت داخل دفتر خودش خانم به من گفت
نترس پرونده های سیاسی 2 الف را این امضا می کند نترس بجنگ من هیچی
نگفتم اما وقتی امد فهمیدم دونفر را دستور بازداشت انها را داد بعد گفت اینها
دست بچه های اطلاعات نیفتند مال من هستند بعد فهمیدم اقا با تمام قاضی ها
رفیق و هر جور که می خواهد به انها دستور می دهد در مورد پرونده ها .من بعداز ان بازجویی 3بار دیگر یک بار هم در اتاق 5بازپرسی دیدم راجب پرونده خانم اکرمی نامی صحبت می کرد و بعداز یک بازبینی پرونده صدایش در امد پای تلفن
به حداد فوش می داد و گفت حاجی من دونه دونه این منفعلین سیکتیر می کنم
چه گوهی می خواهند بخورند من یک سرباز امام زمانم تمام اینها به تخم من هستند فقط اقا راضی باش نمی توانم کل حرفهایش را بنویسم اما ؟یک روز خوب میاد 3روز بعد من را به دادگاه منتقل کردند حدادگفت خون یک سرباز امام زمان را
بجوش اوردی باید جهنم بری وگفت ما در راه خدا هر کاری بخواهیم با شما حیوانات می کنیم در عین حرف زدن یک مامور امد گفت حاجی 2الف یک خانواده
می خواهد سید امضا کرده است اما این چه ربطی به رفیق شهیدم ستار بهشتی داشت این بود که تمام منفعلین در ضمینه سیاست و حقوق بشر
و بقول حداد جرائم از این قبیل را سید دستورش را می دهد و بعد در داخل زندان
متهمین طبقه بندی می شوند