Monday, March 31, 2014
خاطرات زندان من بخش اول قسمت 1سال 1385
خاطرات من از بازداشتهای موقت در سال 1385 22 خرداد ساعت 4میدان هفت تیر تجمع دفاع از حقوق زنان که بازداشت شدم منو تعدادی از حاضرین از 2مجتمع گذراندند که یکی پایین میدان هفت تیر بود و دومی پادگان اشرت اباد بود ساعت 10شب مارا منتقل کردند از اشرت اباد به زندان اوین فردا ی ان روز منو برای بازجویی بردندواولین سوالشون این بود که من کی هستم و میدان هفت تیر چکار می کردم خوب من چیزی برای گفتن نداشتم و دوربین که دستم بود داشتم از تجمع عکس می گرفتم دست انها بود انجا یاد حرف یکی از دوستانم افتادم که می گفت این جور وقتها دوروغ بگو و در برو من هم که از دروغ بیزار بودم فریاد زدم که به شما چه ربطی دارد من فعال حقوق بشرم و از دید من همه انسانها یکی هستند زن و مرد ندارد طرف که دید تند می روم برگه را گرفت برد داخل اتاق و شدیدا با من برخورد کرد وتا تونست توهین کرد نا گهان شخصی در زد گفت حاجی بیام تو انم گفت اره و یک ادم میان سال امد و برگه من ودادبهش گفت ببر باهاش کار داریم منو برگرداندند سلولم که شماره 84 بود البته از بالای چشم بند دیدم 20دقیقه بعد منو دوباره صدا زد رفتم بیرون با چشم بند کمی راهرو جلو رفتیم دادزد سرم در پادگان زابل چرا شورش کردی هرومزاده من که با نحوه وکار وزارت اطلاعات اشنایی نداشتم دادزدم به توچه مرتیکه من کی شورش کردم انها بهم اتحام زدند چون شورش بخاطر من شد یک باره سالن ساکت شد اونم با لگد زد توپام من را برد داخل اتاق محکم زد تو گوشم و گفت شما نمی دونی اداره اطلاعات کجاست بعداز کتک خوردنم بخاطر توهین به بازجو دوباره برگه گذاشت گفت بنویس همینی که به من گفتی بنویس منم از هرسم نوشتم بعد رفتم سلول اما ان روز فهمیدم که خودم با چه کسانی در گیر کردم و 2روز بعد منو با قرار کفالت ازاد کردند توضیح بدم در زمان خدمت سربازیم زمانی که زابل بودم اموزشی چون تنها بچه تهران بودم و فرمانده پادگان سرهنگ رافه شیخی دستور داد که منو برگردانند تهران و اداره تقسیم نیرو نپذیرفت گردان کربلا در یک روز که از تهران برای بازدید امده بودند شورش کرد که چرا منو به تهران نمی دهند بچه های بهشهر مشهد مازندران بودند من بعداز 10روز بازداشت در پادگان زابل منتقل کردند زندان زاهدان بند 2 نطامیان و بعداز 2روز بردن پیش بازپرس بازجویی شدم و بعد از 5روز دادن دادگاه که محکوم به 75 ضربه شلاق و 34ماه اضافه خدمت شدم75 ضربه شلاق موقع ترخیس از زندان جلوی اجرای احکام خوردم وبعد ولم کردند که مدرک ان شلاق در پرونده یوان هستش قسمت اول کوتاه نوشتم تا خاطرات بعدی که سال 1386 می باشد ادامه دارد
Friday, March 21, 2014
دوستان گرامی بخاطر برخی مشکلات سیاسی و پناهندگی در اروپا و امریکا اعضای حزب تازه تاسیس دموکرات ایران ایران دی پی در خارج کشور تا سال اینده امکان فعالیت رسانه ای را نخواهند داشت این حزب در سال 1383 شمسی تاسیس و فعالیت خود را در داخل و بخاطر حضور استعمار اسلام سیاسی به ضورت مخفی اغاز کرد به امید ازادی وطن و حضور تمام احزاب سیاسی در داخل کشور روابط عمومی حزب دموکرات ایران ایران دی پی
سالی که گذشت فرازونشیبهای فراوانی رابرای رهایی وطن پشت سرگذاشتیم حزب دموکرات ایران در این سالی که گذشت متحمل هزینه های سنگینی شد تا پا به پای مردم ایران زمین در مقابل یوق استعمار و استبداد مبارزه کرده خواهان رهایی وطن از استبداد شود از این رو اعضای این حزب در غم وشادی مردم مشارکت کرده در این روزهای خجسته و میمون نوروز باستانی با مردم وطن همراه و همدل می شوند این روزهای فرخنده را جشن می گیرندوبرای همه مردم ایران سالی خوب اری ازهر گونه استبدادزدگی در وطن ارزو می کنندhttp://www.irandp.org/
حزب دموکرات ایران ایران دی پی خارج از کشور بهاران خجسته باد
حزب دموکرات ایران ایران دی پی خارج از کشور بهاران خجسته باد
Subscribe to:
Posts (Atom)